به گزارش راهبرد معاصر، این روزها که صدای انتخابات آمریکا و جنجالهای آن بلند شده است رقیب ترامپ یعنی جوبایدن اعلام کرده در صورت برگزیده شدن به برجام باز میگردد؛ و این موضوع باعث شده است تا برخی جریانات سیاسی داخلی مانند اصلاح طلبان و اعتدالیونِ دولتی، مشعوف و مسرور باشند و به ارائهی آدرس غلط به مردم برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور بپردازند. به همین جهت ناظر بر موضوع «حمایت دولت از مردم و توجه به ظرفیتهای داخلی ذیل گفتمان راهبردی اقتصاد مقاومتی» یا «چشم انتظار ماندن دولت برای روی کار آمدن جو بایدن و بازگشت به برجام و پشت گوش انداختن حمایت از معیشت نیازمندان در تورم بالای کنونی» نکاتی قابل توجه است که در ادامه تقدیم میشود.
اقتصاد ایران روزها و ماههای سختی را پشت سر میگذارد، سختیهایی که هر چند بخش مهمی از آن به تحریمها و کاهش شدید درآمدهای نفتی ارتباط داده میشود، اما متهم کردن تحریمها و کنار کشیدن دولتمردان از عرصه کم کاریها و مدیریت ضعیفی که عاقبت اندیشی و دور اندیشی در آن دیده نشد دور از انصاف است، لذا سیاستهای غلط دولت و عدم تامل و توجه به راهکارهای کارشناسان اقتصادی و گفتمان اقتصاد مقاومتی، وضعیت اقتصادی کشور را تا جایی پیش برده که به نظر میرسد در صورت عدم ارائه راهکارهای درست و جامع ابَر تورم بزرگی پیش روی ما قرار دارد که گریز از آن ممکن نخواهد بود. اگر دولت در اسرع وقت سیاستهای اصلاحی را در نظام بانکی، پولی و مالی و بودجهای کشور به کار نگیرد با نقدینگی رسمی کشور امکان وقوع فوق تورم در کمترین زمان ممکن دور از ذهن نیست. اگر دولت راهکارهای مناسب را جهت جمع آوری نقدینگی به کار میگرفت علاوه بر عدم ایجاد تورم قطعا با رونق و جهش تولید وضعیت کشور متفاوت از آمارهای اقتصادی واقعی امروز بود. به هر حال دولت توجه چندانی به راهکارهای کارشناسان اقتصادی ندارد، لذا چون با تولید به صورت شعاری برخورد شده است، کاهش درآمد سرانه مردم، نبود اشتغال و از بین رفتن فرصتهای شغلی، نبود بهره وری و کاهش شدید درآمدها و در نهایت فقیرتر شدن مردم نتیجه آن بوده است. متاسفانه دولت اعتدال، اقتصاد و معیشت مردم را متوقف بر انتخابات 2020 آمریکا نموده است و این اقدام، حتما به ضرر منافع ملی خواهد بود.
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «انتخابات آمریکا و اقتصاد ایران» نوشته است: «اگر جو بایدن، نامزد دموکراتها، برنده انتخابات ریاستجمهوری شود، انتخاب او چه تأثیری بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت؟ نخستین تأثیر آن کاهش فشار اقتصادی خواهد بود که ترامپ در دو، سه سال گذشته بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته: «دموکراتها جنساً نرمتر از جمهوریخواهان هستند. رویکارآمدن دموکراتها در آمریکا در سال آینده میلادی بهاحتمال بسیار زیاد فشار کنونی اقتصادیای را که ترامپ بر ایران وارد کرده، تعدیل خواهد کرد. اگر با انتخاب بایدن فروش نفت ایران آغاز شود و بهتدریج گسترش یابد، بحران اقتصادی کنونی ایران بهتدریج فروکش خواهد کرد. با آزادی تدریجی صادرات کالاهای دیگر هم درآمد دولت و هم درآمد مردم افزایش خواهد یافت».
بخوانیم: «در صورت پیروزی دموکراتها حرکت بهسوی رفاه نسبی شتاب خواهد گرفت. ارزش برابری دلار بهتدریج کاهش خواهد یافت که به مفهوم بالارفتن ارزش پول ملی خواهد بود. فقر کنونی در طبقات پایین اقتصادی بهتدریج کاهش خواهد یافت. مسکن و اجارهبها نیز پایین خواهد آمد. چنین تحولی در بهای کالاهای موردنیاز مردم تأثیر خواهد گذاشت. روابط تجاری ایران با کشورهای اطراف و اروپا و خاور دور نیز بهبود خواهد یافت. این تغییرات اگر مثبت باشد سود آن نصیب دولت بعدی در ایران خواهد شد. دولت بعدی این تحولات را بهعنوان نتیجه عملکرد بهتر دولت خود به رخ مردم خواهد کشید. مخالفان دولت همهاج و واج از هم میپرسند «پس چی شد» اینهمه زحمات ما؟».
مطالبی که از نظرتان گذشت، اعتراف صریح یک روزنامه اصلاحاتی است در تایید این گزاره که «این جماعت برای اداره کشور برنامهای ندارند و تمام نگاه آنها به دستان مردم آمریکا است که چه کسی را در برگههای رأی مینویسند». جریانی که از سال 1392 تاکنون دولت و شورای شهر و شهرداری تهران و چند شهر بزرگ کشور را در دست داشتهاند و چهار سال مجلس دهم را نیز در اکثریت بودهاند. اصلاح طلبان نه صرف در رویکردی سیاسی، بلکه واقعا گمان میکنند با روی کار آمدن یک دموکرات در آمریکا، ایران بهشت میشود! این در حالی است که دموکراتها در کشور خودشان هم نمیتوانند بهشت تخیلی اصلاحطلبان را ایجاد کنند چه برسد به کشوری که از اساس با آن مشکل دارند. سابقهی مذاکرات برجام و نتایج حاصله از آن به خوبی به هر انسانی ولو با درک حداقلی از مناسبات اقتصادی و سیاسی نشان میدهد گره مشکلات اقتصادی در داخل و به دست جوانان همین مرز و بوم باز میشود و بایدن و ترامپ و هرچه جمهوریخواه و دموکرات، با رفت و آمدشان گرهای که باز نخواهند کرد هیچ، بیشک بر تلاشها برای متوقف کردن «ایران قدرتمند» خواهند افزود و از هیچ تلاشی در راستای تحقق نتایج راهبرد «فشار حداکثری» برای تضعیف ایران و ناامید کردن مردم ایران دریغ نخواهند کرد.
به اعتقاد برخی، انتخابات نوامبر 2020 یکی از غیر قابل پیشبینیترین انتخابات دهههای اخیر آمریکا خواهد بود؛ به این دلیل که ایالات متحده در شرایط بسیار خاص و منحصر به فردی است. اتفاقاتی افتاده که در تاریخ آمریکا سابقه نداشته و چندان نمیشود براساس الگوهای پیشین چشماندازی برای آینده ترسیم کرد و برآورد اطمینان بخشی از رئیس جمهور دولت بعدی آمریکا ارائه داد.
معادلات ریاست جمهوری اگرچه تا چند ماه پیش بر مبنای پیروزی ترامپ پیش میرفت، اما با شیوع کرونا و ناکارآمدی سیاستهای پیش گرفته از سوی ترامپ و پس از آن مرگ جورج فلوید و خشم جامعه آمریکا نسبت به این موضوع، باعث تغییر رویه معادلات شد. ترامپ که از ابتدای ریاست جمهوری خود موضعی سختگیرانه نسبت به روابط با کشورهای مسلمان داشت، در مقابل حزب دموکراتی قرار گرفته است که یکی از اهداف تبلیغاتی خود را بازسازی اعتماد جامعه مسلمانان عنوان کرده است.
خشم ناشی از مرگ فلوید به خاطر خشونت پلیس، نژادپرستی و بی عدالتی اجتماعی در حالی در سراسر آمریکا گسترش یافت که ترامپ به جای آرام کردن معترضان و متحد کردن آنها با موضعگیری نابهنگام و تهدید به استفاده از نیروی ارتش برای مقابله با معترضان موجب تشدید اعتراضات و عدم اطمینان زیادی در مورد صلاحیت در بین مردم به وجود آورده است. ترامپ همچنین به دلیل اظهارنظرهای نادرست و بدون مبنای علمی در مورد ویروس کرونا اعم از استفاده از یک داروی خاص تا ضدعفونی و استفاده دوباره از ماسکهای یکبار مصرف بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. در چنین شرایطی جو بایدن نامزد دموکراتها تلاش کرد تا با برجسته و پررنگ کردن اظهارنظرهای بدون مبنای ترامپ راهی برای کسب محبوبیت بیشتر باز کند. درعین حال شکستهای سیاست خارجی دولت ترامپ، راه دیگری بود که بایدن با موضعگیری در نقطه مقابل آن از خود چهرهای توانمند برای حل و فصل بحرانهای موجود در سیاست خارجی این کشور ارائه دهد. بایدن با تاکید بر اصلاح روابط خارجی و حل مشکلات اقتصادی آمریکا و نیز بازگشت به توافق هستهای با ایران تا به امروز توانسته جبههای مخالف در تقابل با ترامپ در پیش بگیرد.
به نظر میرسد این تقابل میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه اگرچه رویکرد تاریخی آنها در تمام مواضع سیاست داخلی و خارجی باشد اما در انتخابات آتی این تضاد منافع به اوج خود خواهد رسید. از همین رو پلتفرم حزب دموکرات آمریکا برای انتخابات ۲۰۲۰ بیش از هرچیز بر تغییر سیاست خارجی که ترامپ طی نزدیک به چهار سال گذشته از خود بر جای گذاشته، تاکید کرده است.
اگرچه هنوز هم برخی معتقدند که ادامه شیوع کرونا و نحوه مدیریت ترامپ بر اوضاع و از جمله تخصیص بستههای محرک مالی میتواند شرایط انتخابات آتی را تغییر دهد، اما عملکرد منفی چهار ساله ترامپ در سیاست خارجی هم از جمله عوامل بسیار تعیین کننده در این مسیر است.
البته بیشک حضور بایدن در کاخ سفید قرار نیست مناسبات میان ایران و آمریکا را به وادی دوستی و همبستگی بکشاند. تجربهی فشارهای اقتصادی سال 90 تا 92 و تحریمهای دارویی و غذایی و تکنولوژیک که در آن مقطع اعمال شد_و امروز هم شاهد ان هستیم_ به خوبی نشان میدهد حتی انتخاب یک رییس جمهور دموکرات مانند بایدن منجر به کاهش فشار بر ایران و بهبود وضعیت اقتصادی در ایران محقق نخواهد و برخی از جریانات سیاسی در کشور بیهوده دلخوشاند.
به نقل از بلومبرگ، هرچند در نگاه نخست ممکن است براوردهای منفی صندوق بین المللی پول از رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی تقویت کننده ادعای دولت ترامپ در مورد «موفقیت سیاست فشار حداکثری» به نظر برسد، اما پیش بینی صندوق بین المللی پول حاکی از آن است که به رغم تحریم های آمریکا رشد منفی اقتصاد ایران متوقف خواهد شد و اقتصاد ایران مسیر ترمیم را باز خواهد یافت.
بررسی دقیقتر اقتصاد ایران نشان می دهد که ترمیم اقتصادی کشور محقق نخواهد شد مگر با تحقق «دولت جوان حزب اللهی» که ظرفیتهای کشور رابشناسد و مشکلات را به فرصت تبدیل کند. دولتی که اقتصاد درون زا را جدی بگیرد و با جلوگیری از خام فروشی منابع، به دنبال اصلاح ریل اقتصادی کشور باشد. هرچند تحریمها موجب کاهش درآمدهای نفتی و نتیجتا موجب کم شدن درآمدهای ارزی ایران شده و به منابع درآمدی کشور لطمه زده است، اما یک تطبیق ساختاری بین هزینه های کشور با صادرات غیرنفتی کشور در حال انجام است. در حال حاضر صنعت نفت حدود بیش از 20 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می دهد. این بدان معناست که ایران به لطف تحریمها دیگر یک اقتصاد نفتی محسوب نمی شود. این از مزایای تحریمهاست! اگر دولت بر خلاف آنچه در این سالها نشان داده است، ارادهی اصلاح وضعیت اقتصاد داشته باشد اوضاع بهتر خواهد بود. در غیر این صورت باید منتظر تحقق دولت انقلابی بمانبم. با این امید که در این مدت نیز فشار بیتدبیریهای اهل «اعتدال» و «اصلاحات» بر دوش طبقات مستضعف و آسیبپذیر افزونی نیابد.